نوروزی دیگر از راه میرسد.نوروزی به استواری دماوند ,به قدمت استوره ,به تازگی برگهای بهاری . نوروزی دیگر از راه میرسد تا کوی و برزن و خیابان پر شود از مردمانی که با هر سطح درآمد و توانی , جامه و خانه و کاشانه را نو میکنند تا زیبایی افزای این جشن کهن باشند.
نوروزی دیگر از راه میرسد تا باز سفره هفت سین از پستوی خانه بدر آید , تا باز پدر با تنگ ماهی قرمزو عطر سنبل از راه برسد و باز بر سفره هفت سین با دعای سال نو بر لب ,کهنه ها را نو کنیم و غم ها را بدور افکنیم .
نوروزی دیگر از راه میرسد تا زادروز پیامبری را به شادی بنشینیم که پیامش اندیشه برانگیز است و خرد افزا و خواست و آرزویش پیشرفت و آبادانی برای همه مردمان سرزمینها .
نوروزی دیگر از راه میرسد تا باز سیزدهَ خستگیهامان را به سبزی سبزها گره بزنیم و سالی پر از کار و شور و شادمانی را در پیش گیریم .
نوروزی دیگر از راه میرسد تا به ایرانی در هرکجای دنیا یاد آور شود که از فرهنگ و آیینی والا بهره میبرد , تا سر افکنده روزگارش نباشد و به فرخندگی تبارو خردمندی نیاکان خویش ببالد.
نوروز با همه پیچیدگیها,راز و رمز ها و آیینهایش از راه میرسد و این نوشتار میکوشد تا به این جشن کهن نگاهی کوتاه بیافکند.
چهارشنبه سوری , جشن آتش و نورو صدا.
بوی آتش ودود و کنده سالهاست که با صدای ترقه و نارنجک و سیگارت در هم پیچیده تا میراث نامبارک ایستادگی در برابر آیینهای مردمی را به گوش همگان برساند .سالهاست که صدای دلخراش انفجار مواد منفجره ,صدای قاشق زنهای آیینی را در خود خفه کرده است.
بسیاری از نویسندگان و پژوهشگران بر این باورند که چهارشنبه سوری در تاریخ باستانی ایران پایه و نشانی ندارد و بیگمان چهارشنبه سوری از رسمهای کهن پیش از اسلام نیست .چون در آن زمان به مانند تقویم امروزی زرتشتیان, هر روز ماه را نامی بود , نه روزهای هفته را .
روانشاد استادپور داوود در این باره مینویسد : «ایرانیان باستان شنبه و آدینه نداشتند .روز چهارشنبه در نزد اعراب روز شوم و نحسی است و ایرانیان آتش افروزی پایان سال را به شب آخرین چهارشنبه انداختند تا پیش آمدهای سال نو از آسیب روز پلیدی چون چهارشنبه بر کنار بماند .» [1]
پنجه ,جشن پیشواز از فروهر ها
آیین آتش افروزی پایان سال که استاد پور داوود از آن یاد می کند ,پنج روز پایان سال است که زرتشتیان بر بام ها آتش روشن میکردند تا فرود روان و فروهر نیاکان را به خان و مان خویش رهنمود شوند .دکتر محمد رضا راشد محصل در این باره میگوید : «اگر ساکنان خانه شرایط اقامت این روان ها را فراهم میکردند تا نوروز بزرگ که ششم فروردین ماه , برابر با زاد روز اشو زرتشت است در خانواده خویش میماندند و شاهد مهر و محبتی بودند که اعضاء خانواده نسبت به هم ابراز می کردند .»2
وی شرایط اقامت روان ها را اینگونه بر می شمارد «از عمده ترین این شرطها تمیز بودن خانه و پاکیزگی ظاهر و باطن افراد خانواده است که بیش از هر چیز در طلب و جذب این مهمانان آسمانی تأثیر کرد. باید دیوارها سفید باشد و به ویژه اتاقی که مراسم نوروزی در آن برپا میشود از درخششی خاص برخوردار باشد . به علاوه باید صلح و صفا در میان اعضای خانواده بر قرار باشد و همدیگر را دوست بدارند وگر نه میهمانان آسمانی دلتنگ میشوند و به جای خویش باز میگردند . در نتیجه نعمت ها باز گرفته میشود و برکت از خانه رخت بر میبندد» 2
اینک دیگر نوروز از راه رسیده , ایرانیان هر آنچه نیک است و اهورایی انجام می دهند تا روان نیاکان را شاد سازند . هر یک در هر قوم و مسلکی بر سر سفره هفت سین چیزی میگذارند . دکتر مرتضی هنری در این رابطه مینویسد : «در این سفره که بر زمین میگسترند هفت , سینی میگذارند . هفت عدد نا میرایی و جاودانگی و کمال است و با هفت امشاسپندان یا هفت جاودانه مقدس ارتباط کامل دارد . و چیزهایی که بر سر سفره می گذارند نشانه و نماد آرزوها و آفرین ها» 3
وی اینگونه ادامه میدهد « رابطه آنچه که بر سر سفره نوروزی میگذارند با حروف سین , شین ومیم را می توان به حساب تفننهای مطلوب ذوق و سلیقه ایرانی گذاشت که زیبایی خودش را دارد»3
سیزده بدر جشن سبزه های گره خورده
سیزده بدر در میان آیین های نوروزی پیچیدگی خاص خود را دارد. گروه زیادی از پژوهشگران ارتباط این ایین را با نحسی سیزده مطرح می کنند .گروهی اهمیت عدد 12 را بیاد می آورند . در میان پژوهشگران کم اند آنانی که به نام زرتشتی سیزدهمین روز فروردین که «تیر» است وارتباط ویژه ای با باران دارد توجه داشته باشند. به هر حال گوناگونی قومی و فرهنگی این سرزمین بیش از آنستکه ما را به یافتن ریشهایی یکتا و یگانه برای آیینهای نوروزی امیدوار سازد . در این رهگذر تنها به کهن بودن این جشن با شکوه پی میبریم و بر دانش و هوش و خرد نیاکان بیگمان میشویم, آنگونه که فردوسی توسی سرود :
کنم آفرین بر نیاکان خویش گزیده بزرگان و پاکان خویش
چنین جشن فرخ بدین روزگار بما ماند از آن خسروان یادگار
پای نوشتها :
آناهیتا , نوشته استاد پور داوود, انتشارات امیر کبیر 1343
نوروز جشن زایش انسان و طبیعت , گفتگو با دکتر محمد رضا راشد محصل ,همشهری پنجشنبه 25 اسفند 1379
نوروزگان ,دکتر مرتضی هنری , انتشارات سروا 1377
قبل از اینکه این گفتار رابخوانید نکته ای لازم است یادآوری کنم .
به زودی مطالب جدید و کاملا متفاوت درباره میمه و روستاهای اطراف به انضمام تصاویر قدیم میمه در این وبلاگ و وبنوشت http://www.vatankhahnet.tk منتشر می شود.منتظر باشید. واقعا ارزنده است ........
...................................................................................................................................................
نکته دوم : دوستان برای دیدن مطالب آرشیو به قسمت مطالب قبلی مراجعه کنند .قسمت بالاتر یعنی فهرست موضوعی یادداشت ها مربوط به مطالبی است که من آنها راآرشیو نکرده ام . برای دیدن همه مطالب به روی گزینه بازکردن همه کلیک کنید.
...................................................................................................................................................
خومونی
غربت عوالم خودش را دارد. از دلتنگی معمولی شروع می شود تا هجوم خاطراتی که
سراسر دل را پر می کند. اکنون به این درد گرفتارم. هرازچندگاهی به خود سرمی زنم و
از موضع عافیت و فارغ از کار روزانه ، افکاری از خود بر جا می گذارم.علی الحال می توانم
نتیجه بگیرم که چند صباحی به نوشتاری و گفتاری سرگرمم وتا ابد پایبندم اما بعد...
گفتمان من
دیری است نامهربانی های اجتماعی را در منطقه میمه دیده ام و کماکان این جریانات را
می بینم. دوست دارم این نوشتار بارقه ای برای جوانان آینده ساز شهر میمه و منطقه میمه
( میمه ، وزوان ، ونداده ، زیاد آباد، حسن رباط ، لای بید ، لوشاب ،جوشقان ، کامو، ازان ،
چوگان ، خسروآبادعلی آباد، موته، سعیدآباد وکلوخ... ) باشد تا شهرستانی نو بسازند
نه آنگونه که فرصت طلبان خواهان آن هستند. آنگونه بسازند که مردم می خواهند به
به عبارتی :
باغات انگور ،لبنیات و.. این اولین مشخصه ای است که از عبارت منطقه میمه به ذهن خطور
می کند اما ( "24 و 9 و 51 ) طول شرقی ، نسبت به نصف النهار گرینویچ و عرض شمالی
(28 و 33 ) تا ( 10 و 33 ) نسبت به خط استوا و پتانسل های متعدد ویژگی های دیگری است
که در ذهن هر خواننده و داننده ای ازمنطقه میمه، نقش می بندد اما در زیر پوست این شهر
اعمال تخریب گونه ای نیز شکل گرفته و همچنان پیشتاز ضد ارزش ها در این منطقه
شده است.
از منظری دیگر نگاه کنیم
منطقه میمه که کوهستانی بدیع و دشتی شورانگیز آن را محاصره کرده است هم اکنون
با تخریب غیراصولی محیط زیست روبروست . بعضا مقوله آبادانی و توسعه شهر ایجاب می کند
محیط زیست را فراموش کنیم اما آیا نگاهی به کوه های اطراف انداخته اید و به فکر فرو رفته اید
که چند نفر از انها از منطقه میمه هستند و به عبارتی عواید مالی چگونه در منطقه هزینه
می شود.
البته حساب مردم لایبید و معدن داران اهل و ساکن منطقه میمه جداست . آویزان بودن به برخوار
و سهم کم منطقه میمه از بودجه شهرستان نیز باید به این شبهات افزود،اگرچه نظر مسئولان
برخلاف اینست. اگر گذری به طبیعت وحشی منطقه داشته باشیم انواع پرندگان و خزندگان
معمول در صحاری ایران در این منطقه یافت می شود که مشخصا زیستگاه طبیعی موته یعنی
مامن آهو طلایی ایران یکی از انهاست که شکار غیرقانونی و تخریب کوه ها به علت معادن سنگ ،
این زیستگاه را به نابودی کشانده است. وقتی از ارتفاعات شمالی ، به شهر میمه و منطقه
میمه می نگریم چنین به نظر می رسد که شهر در میان باغ بزرگی قرار دارد اما باید به
این حقیقت اعتراف کرد قطعا در چند سال آینده از همان ارتفاعات و باغات اثری نیست چراکه
کوه ها ذره ذره به کارخانه ها منتقل می شوند و درختان باغ ها اندک اندک توسط افراد نااگاه
ریشه کن می شوند. موضوع دیگر اینکه بی برنامگی در زمینه کشاورزی و عدم تغییرساختار
تولید کشاورزی ، ممردرآمد اکثر مردم منطقه را به نابودی مطلق کشانده است و میراث
اجداد گذشته یعنی کاریز که آبادانیر را برای مردم این خطه به ارمغان آورده است نیز سرنوشت
آن درهاله ای از ابهام قرار گرفته است. به این نکته اکتفا می کنیم که منطقه میمه
تاکنون غنیمتی از دولت به ارث نبرده و فقط تاوان داده است.
باشد تا افرادی از نسل جدید مانند قدیمیان منطقه میمه که همت والایی داشتند برخیزند
و آبادانی، سربلندی و انسجام را به منطقه میمه برگردانند و می دانید که رمز این خیزش
اتحاد است که زیربنای آن را کارفرهنگی درچهارچوب قانون تشکیل دهد. همچنین اتحاد مردمی
برای پیوندی نزدیک بایکدیگر تحت لوای شهرستانی نو که منطقه میمه را در خود داشته باشد
با نامی جدید و این برای احقاق حقوق از دست رفته لازم است
(بعدا به تفصیل خواهم نوشت)
نتیجه :
قرار گرفتن منطقه میمه در بین پایتخت ( تهران ) و دومین شهر کشور ( اصفهان ) ، دراختیار داشتن
بزرگترین مجتمع سنگ تزئینی کشور ( معادن لای بید ) و بزرگترین معادن طلای کشور وخاورمیانه
( معدن طلای موته) ، ترکیب مناسب خاک به سبب اختلاط رسوبات کوهستانی با ته نشست های
دشتی، داشتن آب و هوای معتدل و خنک در تابستان و بهار ، دور بودن از کمربند زلزله ، داشتن
ویژگیهای نژادی منسجم ، وسعت مکانی و تنوع طبیعی ، دور بودن از همجواری قومیت های
مختلف ، یکسان بودن آئین و مراسم مذهبی ، داشتن استعدادهای فراوان صنعتی و کشاورزی ،
داشتن فرهنگی غنی علمی و سنتی ، مذهبی و اجتماعی ، سابقه قدمت تاریخی حدود چند هزار
ساله ، دارا بودن آثار باستانی و دیدنی پرارزش نظیر ،( شگفت انگیزترین قنات جهان )
وجود چشم اندازهای طبیعی زیبا و نادر ، وجود صنعت پرشکوه فرشهای دست بافت ، میراثی چون
تخت سرخ ( صحرای نوادای ایران از نظر زمین شناسی ) ، وجود دومین قنات قدیمی کشور و
کومه های 1000 ساله ، مسجد قدیمی و محراب و گنبد دو پوش آن که مربوط به دوره سلجوقی که
کتیبه محراب ان درموزه ایران باستان نگهداری می شود ، منطقه حیات وحش موته، معماری
منحصر به فرد موسوم به نوک برج در میمه و هچنین چندخانه تاریخی که گفته می شود در یکی
از آنها سردار اسعد بختیاری، از فاتحان تهران در عصرمشروطه اقامت داشته است، از ویژگی های
بارز شهر و منطقه میمه است که تاکنون برای اعتلای شرایط اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی ان
کاری صورت نگرفته است . البته خدا را شاکرم که نیمی از جمعیت منطقه تحصیلات عالی دارند
و می توانند در برنامه های آتی منطقه نقش به سزایی ایفاء کنند و این یک امتیاز است.
به عبارتی در صورتی که به منطقه زیبای میمه توجه و لطفی شود ،این منطقه می تواند یکی از
نقاط مهم در فلات مرکزی ایران تبدیل شود که الگوئی زیبا و دیدنی ، و مکانی تفرجگاهی
و علمی ، برای کشور و مرکزی برای جذب توریست باشد.
اما افسوس که این منطقه در چند دهه اخیر در هاله ای از بی مهری مسئولین استان قرار گرفته
و بودجه های کلان دولتی در شهرهای دیگر شهرستان برخوار و میمه هزینه شده و مردم این
منطقه با مشکلات فراوانی از جمله معضل بیکاری و اعتیاد روبرو هستند و علت آن نبود
اتحاد محلی برای دریافت امکانات از دولت است.
دوست دارم گام های نوجوانان و جوانان منطقه میمه در احقاق حقوق سرزمین خود به بلندی
پیمودن قله ها باشد . تمامی تلاش من اینست که در میمه میل به زیستن ، زنده بودن ،
بالیدن صدالبته در چهارچوب قانون جمهوری اسلامی ایران را برانگیزم .
و نکته ای از یک مقاله :
راهکارهای قانون اساسی برای احقاق حقوق مردم (خبرگزاری مهر)
در قانون اساسی ما راهکارهای متفاوتی برای احقاق حقوق مردم در نظر گرفته شده اند.
یکی از اصولی که این حقوق را محور بحث خود قرار می دهد اصل نود قانون اساسی است.
این تحلیل در صدد است این اصل را به بحث بگذارد. هرچند که مکانیزمهای مختلفی برای رسیدگی
به شکایات مردم و تضلمات آنها پیش بینی شده است از جمله قوه قضاییه که مرجع اصلی
رسیدگی به خواسته های قضایی مردم و احقاق حقوق آنهاست اما نباید این امر برای صیانت از
حقوق مردم و جلوگیری ظلم کافی باشد. به همین خاطر اصل نودم قانون اساسی برای تاکید
بیشتر بر اهمیت حفظ حقوق مردم تعبیه شده است.
اصل نودم قانون اساسی می گوید: هر کس شکایتی از طرز کار مجلس با قوه مجریه یا
قوه قضاییه داشته باشد می تواند شکایت خود را کتبا به مجلس شورای اسلامی عرضه کند.
مجلس موظف است به این شکایات رسیدگی کند و پاسخ کافی دهد و در مواردی که شکایت
به قوه مجریه و یا قضاییه مربوط است رسیدگی و یا فسخ کافی از آنها بخواهد و در مدت
مناسب نتیجه را اعلام نماید و درمواردی که مربوط به عموم باشد به اطلاع عامه رساند.
همانطوری که در بالا آمد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با وجود اینکه تمام مراجع
ممکن را برای رسیدگی به شکایات در قوه قضاییه پیش بینی نموده است در اصل نود
مکانیزمی خاص را دراختیار مجلس برای رسیدگی به شکایات مردم در نظر گرفته است.
واگذاری این امر مهم به مجلس از دو جهت قابل توجه است: اول اینکه مجلس به عنوان کانون
وکلای ملت و نزدیکترین نهادی است که تشکیل آن با رای مستقیم و اراده ملت است.
مجلس در کنار سایر مراجع رسیدگی به تضلمات مردم این نقش را انجام می دهد.
این امر خود نوعی ضمانت اجرای معنوی برای رسیدن به حقوق محسوب می شود.
دوم اینکه نمایندگان مردم با آگاهی از جریان امور در دستگاههای اجرایی توسط مردم با استفاده
از قدرت نظامی خود و اختیاراتی همچون استیضاح می توانند نقش مهمی در اصلاح امور
دستگاههای دولتی داشته باشند.
جهت اجرایی شدن این نقش نظارتی مجلس کمیسیونی به نام کمیسیون اصل 90 برای
رسیدگی به شکایات از طرز کار مجلس یا قوه قضاییه تشکیل داده است. با اهمیتی که قانون
اساسی برای چندین امری قائل شده می توان گفت که کمیسیون اصل 90 مجلس شورای
اسلامی یکی از مهمترین و حساسترین کمیسیون های مجلس است. چرا که باید اعضای
این کمیسیون به عنوان نمایندگان ملت پاسخگوی شکایات مردم حتی از خود مجلس باشند.
با وجود چنین جایگاه مهمی که این کمیسیون بر اساس اصل 90 برخوردار است.
بهتر است که اعضای این کمیسیون را افرادی بی طرف وفارغ از جناح بندی های سیاسی،
تشکیل دهند تا هر چند بهتر بتوانند در جهت تحقق واقعی حقوق مردم گام برداشته و دراین
راستا هیچ گونه ملاحظه سیاسی را در نظر نگیرند.
و نکته آخر :
اخیرا شورایی با هدف شناسایی بسترهای پیشرفت اجتماعی و اقتصادی میمه تشکیل
شده است که افراد موثر ، صادق و تحصیلکرده در آن عضویت دارند.کار این شورا در راستای
اعتلای قومیتی نیست بلکه سعی دارد راهکارهایی رابرای احقاق حقوق آتی منطقه میمه تعیین
کنند و مسئولان نیز بکار بندند.
تا آنجاکه من اطلاع دارم فراخوانی نیز اعلام و منتظر سیاستگذاری اصولی در این زمینه هستند
امیدوارم موفق باشند و من هم به سهم خود درصورت نیاز با شورا مشارکت خواهم داشت.
والسلام ... علی وطن خواه
این کلیپ رو ببینید.....http://www.youtube.com/watch?v=2M8_IKqffu0
آماتور است اما بد نیست !!!!!!! نه ؟؟؟!!!