ایمان خود را با صدقه نگاه دارید ، و مالهاتان را با زکات دادن ، و موجهاى بلا را با دعا برانید . و از سخنان آن حضرت است به کمیل پسر زیاد نخعى [نهج البلاغه]
گویش میمه - نتیجه صدرالاسلام
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
: جستجو
اوقات شرعی

  • بازدید امروز: 60
  • بازدید دیروز: 30
  • بازدیدهاازاسفند85: 436235
    » درباره من
    گویش میمه - نتیجه صدرالاسلام
    علی وطن خواه
    وبگردی که درسال 83 به فکر قدیمیان خود افتاد

    میرزا حسن شهیدی متخلص به (طوبی) از علمای قرن 18 در منطقه میمه ویدئو
    » پیوندهای روزانه
    آلبوم میمه ای ها [672]
    میمه ای ها [230]
    [آرشیو(2)]


    » یادداشت ها < درصورت خالی بودن به آرشیو بروید >
    سخن مسئول سایت[48] . سیمای تاریخی میمه[22] . چهره ها[20] . ادبیات و ضرب المثل های میمه ای[11] . معرفی بلاگر[10] . اماکن تاریخی میمه[8] . گویش میمه[7] . اخبار میمه[6] . مذهب در میمه[6] . گزارش تصویری[5] . میمه[5] . وطن خواه[5] . ویژه[4] . جغرافیای میمه[3] . اسطوره ها[2] . وجه تسمیه میمه[2] . تبریک و تسلیت . رمضان . محرم . محلات میمه . محیط زیست منطقه میمه . شهدای . شهرها و روستاهای منطقه میمه . صدرالاسلام . صنعت و معدن درمیمه . فرش در میمه .
    » آرشیو مطالب
    اخبار میمه
    جغرافیای میمه
    اماکن تاریخی میمه
    مذهب درمیمه
    فرش میمه
    گویش میمه
    اسطوره ها
    معرفی بلاگر
    تبریک و تسلیت
    وجه تسمیه
    سیمای تاریخی میمه
    محلات میمه
    چهره ها
    سخن مسئول سایت
    شهرها و روستاهای منطقه میمه
    محیط زیست منطقه میمه
    ادبیات و ضرب المثل های میمه ای
    گزارش تصویری
    ویژه های میمه

    » لوگوی وبلاگ


    » لینک دوستان
    وبلاگی از ازان
    شاعر وزوانی
    میمه ی اصفهان
    دانشجو دات ای تی وزوان
    وبلاگ هیات قمربنی هاشم (ع)
    وبلاگی از وزوان - یک کاسه داغ کاچی
    کیمیا
    هیات کریم ال طه
    میمه قرق
    دکتر هادیزاده
    آرمان هاشمی
    لایبیدی ها
    خاک آشنا
    وطن خواه
    آلبوم میمه ای ها
    شهرداری میمه
    سه کلهرود
    وبلاگ ازان
    پیک میمه
    حسن رباط
    مقصود
    صبح میمه
    هیات جانثاران - سرکار خانم متقی
    میمه سیتی
    سایه بید
    شرکت اینترنتی جم
    وزوان سیتی
    نوید توکل
    آقای فخریان
    ویو زادگاه من
    شفق جوشقان
    وز- وان
    مهندس شهنازی - استرالیا
    آموزشگاه زبان پارسه میمه
    ترنج جوشقان
    غلانیوز
    روستای من ازان
    وزوان سیتی
    قهرودی ها
    آرمان جوشقان
    کامویی ها

    » موسیقی وبلاگ

    » طراح قالب
    »» (( مقدمه)) کتاب واژگان زبان میمه ای اثر جدید استاد معینیان

     چشم   های جستجو گری که عرصه خاک ایران اسلامی و گستره استان شهید پرور اصفهان را بر نقشه می نگرد . در بخش شمال غربی استان اصفهان ، پیکر تکیده اما پاک و استوار بخش میمه را می بیند که چون پرنده ای قصد بال گشودن و پرواز دارد. اما توان و بنیه پرواز ندارد و در پهنه دشت جلگه ای، شانه بر رشته کوه عظیم و با شکوه کرکس مرکزی دارد و بال هایش را برای در آغوش کشیدن صخره های رشته کوه زاگرس مرکزی گشوده است .از دیرباز این پهنه از خاک ایران را می شناسم ، از زمان بهمن ابن اسفندیار و گشتاسب در گستره امپراتوری بزرگ هخامنشی ، تا زمانی که این خطه جزئی از خاک عراق عجم بوده (سرزمین تیمره) سرزمینی که سینه بر سینه تاریخ می ساید (1) و روزگاری که جزئی از خاک شهرستان کاشان (اولین مرکز مدنیت و تمدن در فلات مرکزی ایران) بود و امروز که بخشی از شهرستان تازه تاسیس و بی هویت شاهین شهر شده است( قبائی که برازنده این خطه و سرزمین کهن و باستانی نیست)

     بخش میمه با مساحت 3637 کیلومتر مربع از شمال به روستاهای رباط ترک ، گلچشمه و یکه چاه از توابع شهرستانهای دلیجان و محلات و از غرب به روستاهای ورزنه، کنجدجان و تیکن از توابع شهرستان گلپایگان و از غرب به روستاهای، سه ، بیدشگ و دهلر از توابع شهرستان نطنز و شهر جوشقان قالی و روستاهای آزران و تجره از توابع شهرستان کاشان و از جنوب به روستاهای جهاد آب و مورچه خورت از توابع شهرستان شاهین شهر و میمه و روستاهای میرآباد و حسین آباد شهرهای دهق و علویجه از توابع شهرستان نجف آباد ختم می شود.

    از میان مناطق مسکونی این بخش، شهر میمه (بدلیل وسعت خاک و جمعیت زیاد و سابقه تاریخی و مدنیت و اهمیتی که جاده اصفهان تهران به آن داده) به عنوان مرکز این بخش پهناور در نظر گرفته شده است .

    بخش میمه بیش از 50 هزار نفر جمعیت را در خود جای داده، که در هر نقطه جغرافیایی آن، به گویش و لهجه ای خاص سخن می گویند. از روستای حسن رباط به سمت لوشاب ، لا بیبد و موته بدلیل نژاد اولیه ساکنین شان و همچنین همجواری با اقوام فارسی زبان ، زبان و لهجه آنان به فارسی گراییده که با (زبان پهلوی اشکانی) نزدیک است، از روستای ونداده به سمت خسروآباد، قاسم آباد و سعید آباد بدلیل مهاجر بودن اقوام عرب و زندیه که از مناطق فارس و روستای عربستان به این منطقه مهاجرت نموده اند، زبان ، فارسی با ریشه پهلوی اوایل ساسانیان دیده می شود اما در شهرهای میمه، و زوان و روستاهای زیاد آباد و ازون که در مرکز این بخش قرار دارند . گستره و پراکندگی لهجه شیرین و کهن میمه ای راجی ، نقش محوری و معیار این گویش و لهجه را ایفا می کند .

    و اما هدف از تالیف و گردآوری این کتاب : بسیاری از زبانهای بشری بوده اند که در ادوار گذشته مکتوب نشده اند و اکنون هیچ نشـانی از آنها نیست ( فرهنگ جامع نیم زبان میمه ای ) گامی است ناچیز ، جهت معرفی و ثبت واژگانی نیـم زبان میمه ای که متـاسفانه در حـال تغییر و تطول شدیدی قـرار گرفته است . هر چند که این دفتر خالی از ایراد نبوده و نیست زیر اگر می بایست چندان تامل می کردم تا خامی های کارم پخته و کاستی های آن ، همه برطرف شود. این مجموعه هرگز به

     

    مرحله کنونی و ارائه خود نمی رسید . از این رو با تلاشی در حد بضاعت خود خواستم دریچه ای بگشایم تا از این منظر به فـرهنگ غنی مردم این سامان بهتـر و کارشناسانه تر نگریسته شود شناختی که بسیار هم جای کار دارد . اما این کار ساده ای نخواهد بود زیرا زبان هر قومی، ترکیبی پیچیده از فرهنگ ، هویت تاریخی، مدنیت، نژاد، شرایط اقلیمی و جغرافیایی، شرایط اقتصادی ، آداب و رسوم و شیوه معیشت آنهاست که طی دهها و صدها قرن با ذوب عناصر مختلف به صورت یک زبان و گویش جلوه گرشده است .

    تحمل سختی چنین تحقیقاتی گویای علاقمندی نگارنده به موضوع تحقیق است . اما بدون شک این گام نخست ، نیازمند آن است که دیگر پژوهشگران نیز گام های بعدی را بردارند و بدین ترتیب در مباحث تاریخی ، جغرافیایی ، فرهنگ ، رسم و رسوم ، جامعه شناسی و مردم شناسی این خطه از خاک مقدس کشورمان جایگاه شایسته خود را بیابند و ظرفیت های گوناگون نهفته در دل این خاک را شناخته و پاسخی مناسب با شرایط شتابان رشد و توسعه در کشورمان ، بدان بدهند.

    آنچه در این کتاب ارائه گردیده، حاصل سالها گردآوری منابع و لغات نیم زبان میمه ای است، جستجو و کندو کاو در واژه ها و دستورات ویژه کاربردی آنها و تطبیق این نیم زبان با زبانها و نیم زبانهای مشابه دیگر چون زبانهای : کردی، لری، بلوچی، لاری، بندری، اوزی و در نهایت مراجعه به فرهنگ زبانهای اصیل (پهلوی و اوستایی ) است که در دو جلد گردآوری شده است.

    در راه گردآوری و تالیف این مطالب، عزیزان و بزرگوارانی به من عنایت نموده و کمکهایشان را از من دریغ نداشته اند که لازم می دانم سپاس و تشکرات قلبی خود را تقدیمشان بدارم و نامشان را در این مقدمه ذکر کنم که نشانه کوچکی از حق شناسی من به درگاهشان باشد، آقایان حاج فرهاد زاهدیان، حاج عباسعلی گنجی، سرکار خانم رفیعی، همسرم خانم زاهدیان و دخترانم بهاره و شیما که در تالیف و طراحی کتاب با من همکاری شایانی داشته اند و جا دارد در اینجا برای همه آنها آرزو سلامتی و موفقیت های روز افزون از درگاه خداوند منان مسئلت نمایم .

     

     

     

    محمد تقی معینیان

    ادامه دارد

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     



    نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » علی وطن خواه ( دوشنبه 90/12/1 :: ساعت 11:44 عصر )
    »» زبان اولیه مردم منطقه میمه

     ((حقوق معنوی و مادی مقاله ذیل متعلق به دوست اندیشمند و گرامی ام آقای محمدتقی معینیان است))

     

    برطبق تحقیقات دکتر ( سپایزار ) طوایف آریائی هر یک دارای یک زبان مخصوص بوده اند . ولی زبان آنها به همدیگر نزدیک بوده و به زبان همدیگر آشنائی داشته و اصول و کلمات آنها تقریباً یکی و نزدیک بهم بوده است . در اصل مردم ساکن نواحی مادنشین به زبان مادها که همان زبان اوستا بوده صحبت می کرده اند .

    استرابون جغرافیادان یونانی که در اوایل قرن اول میلادی متوفی شده می گوید در منطقه مادنشین ایران قدیم ، پارس و ماد زبان همدیگر را بخوبی می دانستند و معلوم می شود که زبان ( پارس و ماد ) خیلی بهم نزدیک بوده است و در ایران مرکزی بخصوص مناطقی که آئین زردشتی داشتند رواج داشته است .

    در کتاب تاریخ باستان از قول مولر F.W.K.MULLER زبان شناس اروپائی که ایرانی بودن این زبان را ثابت نموده می نویسد . ‌« ریشه اصلی زبانهای متوسط مردمان ایران دو زبان اصلی است . یکی پهلوی ساسانی که در جنوب غربی ایران ( پارس ) متداول و زبان رسمی ساسانیان بشمار می رفته است . دیگری زبانی که در آغاز ، دانشمندان آنرا لغت کلدانی پهلوی می نامیدند و چندان اسم مناسبی نبود و این لغت را پهلوی اشکانی که زبان رسمی در بار پارت بوده ، باید نامید . زبان اشکانیان متعلق به لغت ایران مرکزی است که فعلاً لهجه های ایالات ساحل بحر خزر و سمنانی و لهجه های نواحی اطراف کاشان ( جوشقان ) و اطراف اصفهان و لهجه گورانی و غیره از آن حکایت می کند . لاکن آنچه امروز از این زبان در نواحی غربی رشته کوه کرکس باقی مانده است . زبانی است ادغام شده از زبان اشکانی و ساسانی که معلوم می کند که تاثیر زبان نشانه نفوذ تمدن اشکانی در تمدن ساسانی است لغات بسیار ، که مربوط به مفاهیم دینی و سیاسی و اجتماعی است یا اسم اسلحه و وسائل ارتباط و اصطلاحات پزشکی و عبارات عادی حتی بعضی افعال متداول ، که در زبان ساسانیان و فارسی کنونی هم رواج دارد ، صورت اشکانی خود را حفظ کرده اند . در اصل زبان اهالی این نواحی استنساخی است ، که بعد از انقراض ساسانیان کرده اند و غلط و اشتباه بسیار در آن راه دارد . بسیاری از حروف الفبای پهلوی را در این زبان به اقسام چند می توان خواند در کتاب یکسال در میان ایرانیان نوشته ادوارد براون انگلیسی در مورد زبان مردم این منطقه آمده است .

    « زردشتیهای یزد و کرمان به زبانی صحبت می کنند که خود آنها آنرا زبان دری می خوانند و عقیده دارند که این زبان بازمانده زبان مادهاست . این زبان با لهجه های محلی قهرود ، کاشان ، سیوندی و لری قرابت نزدیک دارد . خود ایرانیان مجموع این زبانها را بنام ( فرس قدیم ) می خوانند . برای اینکه از قدیم بجای مانده است » .( 1)

    گویش مردم منطقه میمه یکی از گویشهای باز مانده از زبانهای اوستائی ( پارسی باستان ، پهلوی ، سکائی ، پارسیک و سغدی ) است که امروزه با تغییراتی در لهجه و ورود لغات غریبه فارسی ، عربی و بعضاً فرنگی آمیخته شده و بیشتر در مناطق مسکونی اطراف رشته کوه کرکس و ارتفاعات مرکزی ایران از محدوده شهر قم تا یزد در شهرها و بخشهائی چون چرقویه ، کوهپایه ، رودشیتن ، نائین ، اردستان ، بخشهائی از شهرستان کاشان ( جوشقان ، برزک ، ویدوج ، ویدوجا و روستای غربی رشته کوه کرکس ) ، جوشقان قالی ، کامو ، شهرستانهای دلیجان ، خوانسار ، برخوار ، میمه و ( روستاهای تابعه ) روستاهای شهرستان نطنز ، بخشی از شهرستان خمینی شهر ، زرتشتیان یزد و کرمان بدان سخن می گویند و از آن بنامهای گویش « میانی ایران ، پهلوی دری ، ساسانی مادی ) نام می برند اگر چه آهنگ و روش گفتاری این گویشها در هر بخشی یا شهرستانی با یکدیگر ناهماهنگی هائی دارد ولی ریشه تمامی آنها یکی است و همگی آنها در شمار گویشهائی است که برخی آنرا پهلویات و برخی دیگر آنرا گویشهای ساسانی مادی گویند. به نوشته استاد جلال الدین همائی پایگاه نام آوری زبان پهلوی که در زمان ساسانیان روائی داشته است عراق عجم ( شهر اراک و بخشهایی از استان اصفهان و نواحی حاشیه کویر مرکزی بوده و به نام زبان (ولایتی) نامیده می شود که سرمنشأء آن زبان اوستایی و زرتشتی است که اولین بار قوم ماد آن را اختراع و با آن تکلم می کردند.

    دکتر محمد قائمی «گویش میمه ای و بخشهایی از استانهای اصفهان و یزد و سمنان را از یادگاری های زبان پهلوی (پارتی) می داند و می نویسد زبان پهلوی زبان رسمی دربار پارت یعنی پادشاهان اشکانی است و در پارت و شمال باختری و مرکز ایران به این زبان سخن می گویند.

    در کتاب تمدن ساسانی آمده است « به گفته حمزه اصفهانی ، ایرانیان را پنج زبان بوده است: (پهلوی[1] ، دری ، خوزی و سریانی)

    دکتر سیروس شفقی استاد جغرافیای دانشگاه اصفهان درباره زبان مردم منطقه میمه و نواحی اطراف رشته کوه کرکس چنین نگاشته اند: این زبان بازمانده اصل و یا دگرگون و ساییده شده گویشهای باستانی مانند (اوستایی پارسی باستان و سکایی زبان پارسی میانه مانند پهلوی ، پارسیک و سغدی          می باشد)[2]

     

     برخی از دیوانهای سرایندگان گذشته مانند  ( باباطاهر ، مهان کشفی ، فایز دشتستانی ، درویش عباس گزی ، یحیی ذکا، ، بند اررازی ، روزبهان شیرازی ، عبدالعلی کارنگ ) به این زبان اشعار سروده شده است ، از تازه ترین کارها در این زمینه می توان به کتب گرگویه ، واژنامه راجی نوشته حسین صفری دلیجانی ، واژه نامه بهونیان یزد نوشته دکتر کتایون مزادپور .اشاره کرد

    پس از روایی زبان پارسی دری در شهر اصفهان در زمان سلجوقیان ، مردم منطقه میمه که بیشتر آنان همچنان به دین و آئین زرتشتی پای بند بوده اند و همچنین یکدست ماندن مردم این سامان و دلبستگی آنان به فرهنگ باستانی ، انگیزه ای گردید تا زبان پهلوی همچنان روائی پیشین خود را از دست ندهد و این روند تا روزگار صفویان که آیین همگانی مردم ایران گردید همچنان پایدار بوده است . در زمان شاه عباس صفوی بار دیگر اصفهان به پایتختی ایران برگزیده شد و استان اصفهان در پرتو آن رو به آبادانی و پیشرفت نهاد و در پی آن منطقه میمه نیز که شاخه ای از یکی از مهمترین راههای دسترسی به مرکز ایران و حاشیه کویر بخصوص خراسان رضوی از آن می گذشت از این رویداد بی بهره نماند و آبادانی خود را بازیافت .

    ساخت چندین کاروانسرا و قلعه در شهر میمه و روستاهای ونداده ، علی آباد ، رباط ، چغاده و مراوند و احداث راههای مناسب کاروان رو اثرات مهمی در روائی امور بازرگانی ، کشاورزی و دامداری در این سرزمین داشت و این عوامل انگیزه ای شد تا چند تن از بزرگان نظیر آیت الله ملا محمد باقر دارائی ، زین العابدین جبل عاملی و شاگردان آنها به منطقه میمه روی آورده و درروستاهای آن ماندگار شوند ، روی آوردن این بزرگان که زبان آنان پارسی دری بوده ، انگیزه ای شد تا این زبان در برخی از روستای منطقه نظیرخسروآباد ، قاسم آباد ، حسن رباط ، لوشاب ، لای بید و موته ) رواج و زبان پارسی با زبان عربی در هم آمیخته و تشکیل خط و زبانی بنام پارسی دری را داده است . واژه دری به معنی درباری است و آن زبان دولتی و دستگاه ساسانی است این زبان دنباله پهلوی ساسانی است که در آن نشانه هائی از زبانهای پهلوی اشکانی و سغدی نیز دیده می شود .

    در کتاب خاطرات خانم لامتن انگلیسی در مورد زبان مردم میمه آمده است .

    « زبان مردم اولیه این منطقه ( میمه ) زبان ماد آمیخته به زبان پهلوی دری بوده و کمتر کلمات عربی داخل آن شده است . این زبان تاکنون شکل افعال خود را تا حدودی حفظ کرده ، و اختلاف آن با زبان فارسی نیز به این دلیل است ( زبان فارسی رابطه خود را با اصل فارسی قدیم تیره ساخته و کاملاً از فارسی قدیم جدا شده است » .

    ( متروپست ) متخصص زبان پهلوی می گوید « غیر از اوستا بقیه نوشتجاتی که به زبان پهلوی است از دوره ساسانی است و زبان فارسی کنونی هم پس از پیشرفت سلطه و نفوذ ( ساسانیان ) کم کم تغییر شکل یافته و در ایران عمومیت پیدا کرده است مگر نقاط دور افتاده و یا عده قلیلی از نژاد پرستان و طرفداران شعایر ملی که زبانهای محلی خود را از دست نداده اند . »

    نتیجه گیری :

    در اصل زبان میمه ای از زبان مادی اوستایی (2) و پهلوی دری است که در هم آمیخته شده و آنرا می توان از زبانهای قدیم ایران دانست . وقتی در مقام مقایسه این زبان با زبان کردی و اوستائی بر می آئیم متوجه می شویم که شباهت زیادی بین این زبانهاست و شاید زبان میمه ای مانند زبان اوستائی و کردی 3 هزار سال پیش از میلاد بوسیله آریائیها مکالمه می شده و بعدها منشعب و مختلف شده و تغییراتی یافته باشد . یا شاید از اواخر دوره هخامنشی در دوره پارت مورد استعمال بوده و رواج یافته است 

    از دلایلی که قدمت زبان مردم و شهر میمه را به دوره هخامنشی و ساسانی می رساند می توان اشتراک زبان میمه ای و زبان مردم جهرم را که بر اساس اسناد تاریخی در زمان هخامنشی احداث گردیده است دانست یا نام پسران و دختران اهالی را که به اسامی مادی گذاشته می شود نام برد . (3)

    ( اسامی هوشنگ ، جمشید ، فریدن ، بهمن ، اردشیر ، آذر ، فرنگیس ، ناهید و امثال آن ) مطالعات تاریخی زبان نشان می دهد که زبان مردم میمه یا اشتراکی که با زبانهای دیگر نقاط ایران دارد از فارسی باستان و زبان اوستائی(4) ریشه گرفته و بعد با زبان پهلوی دری در هم آمیخته و سپس به دوره میانه رسیده و تحت تاثیر زبانهای دوره میانه قرار گرفته و سپس در دوره فارسی نو همراه با آن توسعه یافته و به زبان حال رسیده است .

    امروزه بیش از سی درصد از مردم منطقه بویژه جوانان و نوجوانان ، به زبان فارسی روی آورده و گمان می رود تا سی سال آینده دیگر گویش میمه ای که یادگار زبانهای ( پارسی باستان ، اوستائی و پهلوی ) است از اکثر خانه ها رخت بر بندد . از این رو جا دارد دست اندرکاران و کارگزاران فرهنگی شهر میمه و همچنین جوانان تحصیل کرده میمه ای برای حفظ ، پربار ساختن و زدودن این گویش از واژه های بیگانه تلاش کنند تا حداقل نشانی از این زبان که ریشه در تاریخ و فرهنگ چند هزار ساله دیارمان دارد برای آیندگان بیادگار بماند .

     .......................

    1   رحمت الله زرگری کتاب تاریخ فرهنگ و هنر جوشقان قالی

    2 زبانهای مادی اوستائی ، پهلوی دری و سانسکریت هر سه زبان مشترک آریائیها بوده است .

    3- قبیله بوز که اول در مازندران بودند به اطراف همدان و عراق عجم ( اراک و گلپایگان ) پراکنده شده اند ، قبیله بوزیکی از اقوام ماد در ایران بود نقل از کتاب اصفهان نوشته مرحوم استاد همائی

    4– زبان اوستائی یعنی زبانی که خود زردشت با آن صحبت می کرده و زبان فارسی باستان بوده که در دوره هخامنشیان رواج داشته و به علت قدمت بعضی از موارد که در تاریخچه منطقه میمه ذکر شده ارتباط زبان با دوره هخامنشیان مشخص و معین می گردد همانطور که گفته شد مذهب رسمی افراد این محل قبلاً زردشتی بوده و هنوز هم عقاید و آداب و سنن چندی در فرهنگ این ناحیه رایج است که تداوم همان رسومات را می رساند و این اثبات کننده این موضوع که زبان مردم ریشه در اوستائی و فارسی باستان دارد .

    زبانهای اوستائی و فارسی باستان از شاخه های زبان های هند و ایرانی هستند که خود شاخه ای از زبان آریائی یا هندی و اروپائی است . تا حال حاضر بالغ بر 18 زبان که یا زمانی زبان رسمی و ملی بوده اند یا امروزه هستند یافت شده که به شاخه هندی و اروپائی ( آریائی ) مربوط است و طبق نظر دانشمندان همه از یک ریشه بر آمده اند .

     

    ...........................................

    قسمت دوم زیرنویس ها

    1- زبان پهلوی منسوب است به پهله نام پنج شهر اصفهان ، ری ، همدان ، نهاوند و آذربایجان شرقی.

    2- زبان پارسی به سه بخش تقسیم می شود:

    1- پارسی باستان که در زمان هخامنشی رواج داشته .

    2- پارسی میانه (پهلوی) که به دوشاخه پهلوانیک (پارتی) و پارسی میانه تقسیم می شود.

    3- پارسی نوین که از دو زبان پارسی میانه و پهلوانیک مایه گرفته و پس از اسلام با زبان عربی درهم آمیخته و تشکیل خط و زبانی به نام پارسی دری را داده است «واژه دری به معنی درباری است و آن زبان دولتی و دستگاه ساسانی است این زبان دنباله زبان پهلوی ساسانی است که در آن نشانه هایی از زبانهای پهلوی اشکانی و سغدی نیز دیده می شود.»

     



    نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » علی وطن خواه ( دوشنبه 86/5/8 :: ساعت 9:39 صبح )
    »» فرهنگ و گویش میمه ای را پاس بداریم

          
                                                
     متن ذیل ازجناب دکتر اسکندریان درپاسداشت ازگویش میمه ای و راهکارهای موجود در این زمینه است.                                                              
    بسمه تعالی

    فرهنگ و زبان میمه ای را پاس بداریم

    انچه  مدتها ست فکر  مرا بخود مشغول می دارد این است  که چرا علی رغم تاریخ بس کهنی که  شهر میمه و زبان و فرهنگ میمه ای  دارد کمتر با آثار مکتوب بویژه به زبان میمه ای برخورد می کنیم ؟ آیا چنین آثاری اصلا وجود نداشته اند؟ آیا این آثار در اثر بی توجهی دستخوش فراموشی یا نیستی شده اند؟ یا پراکنده در دست این و آن هستند و کوششی در  جمع اوری و معرفی آنها نشده است؟
    البته همه می دانیم که ما به زبان میمه ای تکلم می کنیم ولی خیلی کمتر به زبان میمه ای کتابت می کنیم. من شخصا علت این کار را نمی دانم. شاید به این جهت است که نگاشتن به زبان میمه و همچنین خواندن ان آسان نیست ولی بنظر می رسد این سختی نباید اینقدر حاد باشد که اصل موضوع را منتفی کرده باشد. اطلاع ندارم آیا اثار مکتوبی به زبان میمه ای از دوره باستان تا کنون وجود داشته است یا نه؟
    ولی در هر صورت اصل مسئله همچنان بلاجواب باقی مانده و پاسخی قانع کننده می طلبد. در شرایط موجود که ورود سریع لغات بیگانه حتی زبان فارسی را نیز تهدید می کند به تبع زبان میمه ای نیز آسیب جدی خواهد دیدو بسیاری از لغات مهم آن از بین خواهد رفت. کما اینکه طبق اعلام یونسکو هر ساله تعدادی از زبانها  و لهجه ها برای همیشه از میان می روند. زیرا اگر زبانی خاصیت زایایی و تولید لغات جدید خود را از دست بدهد و چیزی بر گنجینه پیشینیان خود نیفزاید, کم کم لغات موجود ان نیز با گذر زمان از یادها خواهند رفت و قهرا مردم حسب نیاز لغاتی را زبانهای بیگانه وام گرفته, جانشین لغات و اصطلاحات زبان اصلی خواهند کرد. و اندک اندک با حفظ ظاهر, محتوای زبان از دست خواهد رفت و به اصطلاح زبان گرته برداری  و تقلیب می شود و این برای بقای زبان تهدید کننده است.
    و اما در شرایط موجود چه می توان کرد و وظیفه علاقمندان به زبان اجدادی خود چیست؟
     راه کارهایی به نظر اینجانب می رسد که ذیلا بیان می گردد و امید است که مفید فایده افتد حتی اگر در حد به فکر واداشتن علاقمندان دیگر باشد. تحصیلات دانشگاهی من در این زمینه ها نیست. دکترای من در رشته میکروبشناسی پزشکی است ولیکن به شعر و ادبیات نیز علاقه ای خاص دارم خصوصا به زادگاهم میمه و زبان و آداب و رسوم آن. مطمئنم دوستان ادیب و دانشمندی حضور دارند که با همت و غیرت و علاقمندی به آب و خاک میمه و زبان و ادبیات آن, در راه اعتلا و معرفی این سرزمین و فرهنگ کهن هر چه در توان داشته باشند به میدان خواهند آورد و انشا ا. جبران مافات خواهد شد.
    و اما انچه به عنوان راه حلی بر مشکلات موجود بنظر بنده می رسد:

    1- دانشجویان میمه که در رشته های ادبیات فارسی ,زبان شناسی ,تاریخ, جغرافیا , باستانشناسی , جامعه شناسی و دیگر رشته های مرتبط بخصوص در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری مشغول به تحصیل هستند و یا خواهند شد, سعی فرمایند حتی الامکان موضوع پایان نامه خود را در زمینه تخصصی خود و بر روی گذشته, حال و اینده میمه انتخاب نمایند تا مطالعات و بررسیهای علمی و آکادمیک دقیق از وضع فرهنگ ,زبان و ادبیات میمه بدست آمده و ان هنگام ما نقاط قوت و ضعف خود را عالمانه بشناسیم و سپس برای ارتقائ ان چاره اندیشی کنیم. انجام این کار همه اش خیر و فایده است برای میمه بدون اینکه مستلزم هزینه ای جداگانه  باشد مضاف بر اینکه به احتمال قریب به یقین دستاوردهایی حاصل می گردد که بسیار جالب و راهگشا  خواهند بود. قطعا پس از چند سال مجموعه ای گرانبها از داده ها و یافته های دقیق علمی در زمینه های گوناگون فراهم می آید که ارزش آن غیر قابل تصور است و خود راه را برای تحقیقات دیگر پژو هشگران هموار خواهد ساخت.

    2- پیشنهاد می کنم صفحه ای مجازی,  به اصطلاح وبلاگی بنام "میمه" ایجاد و نام کاربری  و رمز ورودی آن  برای همگان اعلام شود تا هر کس به هر اندازه می تواند به جمع آوری یافته ها و اطلاعات جدید همت گماشته و نتیجه را در این صفحه مجازی بنگارد.منتها مدیریت آن بعهده یکی از برادران علاقمند  و محقق در این زمینه گذارده شود.
    - زبان نگارش در وبلاگ فوق میمه ای باشد تا خود بنوعی تبلیغ و معرفی زبان میمه ای باشد.
    - از بعض تعصبات خانوادگی, ابا اجدادی و غیر آن پرهیز شود و در این صفحه منظور از میمه, جلگه میمه باشد و اهالی هر یک از شهرها و  روستاهای اطراف را نیز شامل گردد و بطور قطع بر نقاط مشترک و وحدت بخش تاکید گردد.
    - مسئولیت مطالب نوشته شده بعهده نگارنده آن مطلب خواهد بود که در صورت لزوم از طریق مدیریت اعمال گردد.
    مدیریت در ویرایش و تعدیل مطالب ارسالی با حفظ امانتداری ازاد باشد.
    - مطالب ارسالی می تواند بصورت شعر, مقاله, خاطره,عکس, صوت و تصویر ارسال گردد.

    3-  دانشگاه های موجود در منطقه, همایشهایی را هر ساله در جنبه های مختلف فرهنگ, هنر, و زبان و ادب میمه بر گزار نمایند.

    4- اساتید, محققین,سالخوردگان و هر کس که در مورد میمه اطلاعاتی دارد شناسایی و از او فیلم و مصاحبه تهیه و ضبط گردد.

    5- شبهای شعر و نشستهای ادبی در موضوع میمه به همت اداره آموزش و پرورش و فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار گردد.

    6- کتاب های شعر یا داستان یا مقالاتی به زبان میمه ای چاپ و منتشر گردد.

    7- به همت بخشداری, شهرداری, اداره ارشاد اسلامی و دیگر ادارات و ارگانهای ذیربط "بنیاد میمه شناسی و زبان و ادب میمه " تاسیس  و فعال گردد.

    8- کتابچه راهنمای مختصر و مفیدی از میمه و اماکن سیاحتی, زیارتی آن بطور جذاب با معرفی زبان و هنر میمه همراه با عکس های رنگی و جالب تهیه و منتشر گردد.

    9- ترانه ها, موسیقی و اشعار شعرای میمه و توابع جمع آوری و در وبلاگ منتشر گردد بخصوص اشعار به زبان میمه ای.
    10- مراسم مختلف مردم مثل مراسم عید دیدنی, خواستگاری, عروسی و... برشته تحریر درآمده, منتشر گردد.

     انشاالله مطالب این مقاله و بخصوص پیشنهادهای ارائه شده بتواند کمکی در جهت معرفی و احیائ زبان , ادب و هنر شهر دیر پای میمه این وطن عزیز ما گردد. انشائ ا.

    همه بزرگواران منت بگذارند و  پیشنهادات تکمیلی نظرات یا انتقادات خود را در راستای پر بار و عملی شدن اهداف این مقاله مرقوم فرمایند.

     با تشکر
    به تاریخ پنجشنبه 27 اردیبهشت ماه 1386 شمسی   دکتر عباسعلی اسکندریان



    نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » علی وطن خواه ( شنبه 86/2/29 :: ساعت 10:13 صبح )
       1   2      >
    JavaScript Codes