زنان با حالتی ناراحت ، خجالتی و نگران در کنار دست شوهران خود ایستاده و برای اولین بار صورت و موی سر خود را در معرض نگاه مردانی دیگر قرار داده بودند . چون تا آنروز همه مجالس مردانه و زنانه مجزا از یکدیگر بود و زن و مرد قاطی نمی شدند .
بعد ار آن روز مأموران در کوچه ها زنی را که با چادر عبور می کرد ، چادر ش را پاره می کردند . زنانی که نمی خواستند چادر را از سر بردارند از خانه بیرون نمی آمدند .
حتی برای استحمام نیز در خانه با گرم کردن آب بوسیله دیگهای بزرگ استحمام می کردند . در این زمان شلیته و پیراهن یقه آخوندی که طرفین چپ و راست آن چاک داشت مرسوم بود . بعد از این واقعه و در زمان پهلوی دوم ، دوباره کم کم خوانین ،گیوه ملکی و رعیتها، گیوه محلی و قبای بلند پوشیدند . رعیتها دوباره کلاه نمدی به سر گذاشتند اما خوانین کلاه شاپو را انتخاب کردند .
متأسفانه در آن زمان عموم مردم فقط قادر بودند عید به عید لباسشان را نو کنند . در زمستان عیانها ( قبا یا عبا ) داشتند و رعایا نمد بر دوش می نهادند . زارعین و چوپانان شال کمر می بستند . شلوار مردان عموماً پارچه کالای دست بافت خودشان به رنگ مشکی و آبی با اندازه بلند با پاچه های اکثراً گشاد بود . پیراهنها دگمه نداشت بلکه با نخ قیطانی دو سر آن را گره می زدند . پیراهنها در زمستان از جنس کرباس و یا متقال بود . مردم در تابستانها جواب نمی پوشیدند فقط در زمستان مردها جورابهای پشمی دست بافت خود را پا می کردند .
در دوره حکومت پهلوی دوم کم کم لباسهای قبلی مردم که با زندگی و نوع شغل و آب و هوای منطقه تطبیق و سازگاری داشت مرسوم گردید .( ارخالق ، تنبان گشاد ، کلاه نمدی ) اما جوانها از پوشیدن این لباسها چندان استقبال نکردند و به جای ارخالق از کتهای بزرگ به نام کتهای بیروتی و کلاههای آفتاب گردان دار معروف به کلاه ارمنی استفاده می کردند .